ارتش چین با سرعتی چشمگیر در حال پیشیگرفتن از ایالات متحده در برخی حوزههای فناوری نظامی است؛ موضوعی که موجب نگرانی عمیق در واشنگتن شده و برتری سنتی آمریکا را به چالش کشیده است.
به گزارش ایسنا، رسانه آمریکایی در مطلبی با اشاره به تواناییهای فزاینده ارتش چین، گزارش داد که رشد ارتش آزادیبخش خلق چین موجب بروز نگرانی شدیدی در میان کشورهای غربی شده است.به گزارش تلگراف، زمانی که یکی از جنگندههای چینی ارتش پاکستان موشکی بر فراز کوههای کشمیر شلیک کرد و یک جنگنده رافال فرانسوی متعلق به هند را سرنگون ساخت، زنگ خطرها در غرب به صدا در آمد؛ زیرا این نخستین بار بود که غرب شاهد بهکارگیری عملیاتی جنگنده چینی JC-۱۰ و موشکهای PL-۱۵ در میدان نبرد بود.از آن زمان، مقامات غربی با دقت جزئیات این درگیری را بررسی کردهاند تا دریابند این مسئله چه معنایی درباره توانمندیهای نظامی چین دارد و آیا چین به رهبری «شی جینپینگ» رئیسجمهور چین، سرانجام به سطح قدرتهای غربی رسیده است یا نه.به گزارش رسانه آمریکایی، ارتش آزادیبخش خلق چین در ۲۵ سال گذشته از نیرویی کوچک که برای تأمین مالی خود کشاورزی میکرد، به یکی از بزرگترین و قدرتمندترین ارتشهای جهان بدل شده است.«داگ ویکرت» فرمانده پایگاه آزمایش نیروی هوایی آمریکا میگوید: «چین اکنون در قویترین وضعیت تاریخی خود قرار دارد. آنها با سرعت بالا نیرویی عظیم ساختهاند که مشخصاً برای مقابله با نقاط قوت ما طراحی شده است».امروز نیروی نظامی ارتش چین یک میلیون نفر بیشتر از ایالات متحده است و بیش از هزار تانک بیشتر نیز در اختیار دارد. نیروی دریایی آن با حدود ۴۰۰ ناو جنگی، بزرگترین نیروی دریایی جهان به شمار میرود و نیروی هواییاش نزدیک به ۲۰۰۰ جنگنده را در خود جای داده است.پکن همچنین بهشدت تواناییهای اطلاعاتی خود را گسترش داده است؛ تا آنجا که «مایکل الیس» معاون رئیس سازمان سیا اخیراً اعلام کرد چین اکنون «تهدیدی وجودی» برای امنیت ایالات متحده است، تهدیدی که آمریکا هرگز پیش از این با آن مواجه نبوده است.با این حال، هرچند چین در مقایسه با گذشته بسیار قویتر شده، اما بررسی دقیقتر تواناییهای واقعی ارتش چین نشان میدهد که هنوز در مهارت و تجربه عقبتر است و در برخی زمینهها یک گام از رقبای باتجربهاش عقبتر میماند.ژنرال ویکرت تأکید میکند: «آمارها همه چیز را نمیگویند. ارتش چین هم در کمیت و هم در فناوری پیشرفت کرده، اما ما هنوز در برخی حوزهها برتری فناورانه داریم».هر سال نمایشگاهها و رویدادهای نظامی متعددی در چین برگزار میشود که در آنها زرادخانه یکی از مرموزترین ارتشهای جهان به نمایش گذاشته میشود. در نوامبر سال میلادی گذشته، چین در نمایشگاه هوایی «ژوهای» جنگنده رادارگریز J-۲۰ را به نمایش گذاشت؛ جنگندهای که رقیب مستقیم F-۳۵ آمریکا محسوب میشود و توانایی حمل موشکهای PL-۱۵ را دارد؛ همان موشکی که پاکستان برای ساقط کردن جنگنده هندی استفاده کرد.سیستم ضد موشکی HQ-۱۹ و همچنین ناو جدید بدونسرنشین SS-UAV با نام «جیو تان» که قادر به رهاسازی دستهجمعی پهپادهای انتحاری است و قرار است ماه آینده نخستین مأموریت خود را آغاز کند، همگی در این نمایشگاه رونمایی شدند.در «نمایشگاه رادار جهانی» که هفته گذشته برگزار شد، چین از رادار جدید وی۲۷ جی وای پرده برداشت؛ راداری که به گفته رسانههای دولتی این کشور، میتواند جنگندههای رادارگریز نسل پنجمی آمریکا نظیر اف-۳۵را شناسایی کند.زارشها حاکی از آن است که نیروی دریایی چین در حال توسعه یک ابرناو هواپیمابر جدید مشابه «یواساس جرالد فورد» آمریکا است؛ ناوی که از تمامی شناورهای فعلی ناوگان دریایی چین بزرگتر خواهد بود.همچنین گفته میشود ارتش چین در حال ساخت تانک سبک نسل چهارم جدیدی است که قادر به شلیک چند نوع مهمات مختلف خواهد بود. با این حال، آنچه بیش از همه واشنگتن را نگران کرده، پیشرفت سریع پکن در زمینه تسلیحات هستهای است.تنها بین سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴، چین ۱۰۰ کلاهک جدید به زرادخانه خود افزود و شمار آن را از ۵۰۰ به ۶۰۰ رساند. پیشبینی میشود این تعداد تا سال ۲۰۳۰ به بیش از ۱۰۰۰ برسد.بر اساس برآورد کارشناسان، دستکم ۴۰۰ مورد از این کلاهکها بر روی موشکهای بالستیک قارهپیما نصب خواهند شد که قادرند از خاک چین به ایالات متحده برسند، از جمله موشک دی اف ۴۱ با بردی بین ۱۲ تا ۱۵ هزار کیلومتر.اگرچه آمریکا همچنان با داشتن ۳۷۰۰ کلاهک هستهای برتری عددی دارد، اما واشنگتن بهطور فزایندهای از سرعت رشد زرادخانه هستهای چین نگران است. «راجر ویکر» سناتور آمریکایی در سخنرانی ماه آوریل خود در مجلس سنا هشدار داد که گسترش تسلیحات هستهای چین اکنون «با سرعتی فراتر از توان ما» در حال انجام است.«تیموتی هیث» پژوهشگر ارشد دفاعی و کارشناس امور چین در موسسه «رَند» میگوید که پیشرفتهای چین در زمینه هستهای احتمالاً بخشی از «سیاست بازدارندگی» پکن است. او میگوید: «این نشاندهنده آن است که آنها نمیخواهند وارد یک نبرد متعارف با ایالات متحده شوند. داشتن زرادخانه هستهای روشی برای هشدار به آمریکا است تا آغازگر درگیری نباشد».فراتر از توانمندیهای هستهای، در برخی حوزهها، پیشرفتهای نظامی چین به سطح رقابت با آمریکا رسیده است. به گفته هیث، موشکهای فراصوت یکی از زمینههایی است که در آن ارتش چین «از نظر فناوری از آمریکا پیشی گرفته است». او همچنین اشاره کرد که پکن به یکی از بازیگران اصلی در بازار جهانی پهپادهای نظامی تبدیل شده، هرچند کارشناسانی مانند ژنرال ویکرت با این نظر مخالفاند و میگویند هنوز هیچ حوزهای وجود ندارد که «چین در آن جلوتر از آمریکا باشد».پیشرفتهای ارتش چین بهویژه در زمینه احتمال درگیری بر سر تایوان نگرانکننده است. پکن تایوان را بخشی از قلمرو خود میداند؛ امری که دولت تایپه آن را رد میکند. چین چندین بار این جزیره خودگردان را تهدید به حمله نظامی کرده است. آمریکا بهعنوان تأمینکننده اصلی تسلیحات تایوان، در دوران ریاستجمهوری «جو بایدن» اعلام کرده بود که در صورت حمله، از تایوان دفاع خواهد کرد، اما «دونالد ترامپ» رئیسجمهور کنونی آمریکا تاکنون موضع روشنی در اینباره اتخاذ نکرده است.تیموتی هیث میگوید نزدیکی جغرافیایی چین به تایوان برای یک پکن مزیت راهبردی ایجاد میکند، زیرا دسترسی سریع به «تمام سامانههای مستقر در خشکی» دارد؛ در حالی که آمریکا باید «قدرت خود را از آن سوی اقیانوس منتقل کند».سناتور ویکر در نطق آوریل خود در سنا اعلام کرد که چین اکنون توانسته برتری هوایی آمریکا در زنجیره اول جزایر اقیانوس آرام را به چالش بکشد؛ منطقهای که شامل بخشهایی از ژاپن، تایوان، فیلیپین و بورنئو میشود. این بدان معناست که سامانههای موشکی زمین به هوای چین اکنون قادرند در صورت وقوع جنگ، هواپیماهای آمریکایی را ساقط کنند.واشنگتن همچنین نسبت به تواناییهای جنگ سایبری چین هشدار داده است. ژنرال ویکرت در سخنرانی اخیر خود در دانشگاهی در کالیفرنیا گفت که چین موفق شده به شبکه برق آمریکا نفوذ کند و بدافزاری را روی سامانههای نظارت و جمعآوری داده نصب کند؛ سامانههایی که زیرساختهای حیاتی مانند برق، آب و گاز را کنترل میکنند.ویکرت به روزنامه تلگراف گفت: «چین به این سامانهها دست یافته و نقشهبرداری انجام داده است و این بهوضوح نگرانکننده است. این اقدام بهعنوان عملی خصمانه و در حد اعلام جنگ در نظر گرفته میشود».ارتش چین همیشه اینگونه رقیبی سرسخت برای آمریکا نبوده است. در دهه ۱۹۹۰، در حالیکه کشورهای غربی میلیاردها دلار در ارتشهای خود سرمایهگذاری میکردند، ارتش چین حتی بودجه لازم برای تأمین نیازهای خود را در اختیار نداشت.«درو تامپسون» عضو ارشد مدرسه مطالعات بینالمللی «راجاراتنام» در سنگاپور و مدیر پیشین امور چین در وزارت دفاع آمریکا میگوید: «بودجه ارتش چین بسیار کم بود و عملاً باید از طریق فعالیتهای اقتصادی، بودجه خود را تأمین میکرد. این ارتش در کارخانهسازی، خدمات، لجستیک و حتی در مناطق روستایی به کشاورزی مشغول بود».هرچند ارتش چین از آن روزها فاصله زیادی گرفته، اما همچنان با چالشهای مهمی مواجه است که بهگفته کارشناسان، مانع از دستیابی آن به برابری با آمریکا شدهاند.اول اینکه ارتش آمریکا تجربههای میدانی گستردهای دارد و در جنگهای مختلفی از عراق تا افغانستان شرکت کرده است، درحالیکه ارتش چین دهههاست درگیر هیچ جنگی نبوده است.همچنین ارتش چین با مشکل در یکپارچگی نیروها مواجه است. درحالیکه ارتش آمریکا یک نیروی «مشترک» کامل است و همه شاخهها از نیروی هوایی تا دریایی هماهنگ عمل میکنند، ارتش چین همچنان پراکنده و فاقد انسجام عملیاتی است.«کیتچ لیا» معاون مرکز مطالعات جهانی چین در شورای آتلانتیک میگوید که سطح آمادگی عملیاتی ارتش چین برای شرکت در یک جنگ واقعی کمتر از آمریکاست. او میگوید: «در ارتش آمریکا، اگر بخواهند یک هدف را بمباران کنند، تنها یک جنگنده اختصاص داده میشود؛ چون احتمال خرابی هواپیما پایین است. اما چین باید یک هواپیمای پشتیبان هم در نظر بگیرد. آمریکا این مدل را در دهه ۶۰ اجرا میکرد و چین هنوز در همان مرحله است».طبق دادههای موجود، آمادگی عملیاتی نیروی هوایی آمریکا در سال گذشته حدود ۶۰ درصد بوده که به گفته لیا «نسبتاً ضعیف» است. با این همه، آمادگی چین که بهصورت رسمی منتشر نمیشود، احتمالاً حتی پایینتر از آن است.به ادعای تلگراف، محدودیتهای دفاعی چین تا حدی ناشی از ساختار ذاتی ارتش آزادیبخش خلق است، زیرا برخلاف ارتشهای ایالات متحده یا بریتانیا که نهادی مستقل از احزاب سیاسی به شمار میآیند، ارتش چین اساساً برای خدمت به حزب کمونیست چین تأسیس شده و هدف اصلی آن در حال حاضر حفظ قدرت حزب است.درو تامپسون، عضو ارشد مدرسه مطالعات بینالمللی راجاراتنام این وضعیت را چنین توصیف میکند: «این مانند آن است که جمهوریخواهان در آمریکا ارتش خودشان را داشته باشند و دموکراتها هم ارتش خودشان را».
چین چشم به افغانستان دارد
شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: سخنرانی اخیر رئیس جمهور آمریکا در پایگاه نظامی العدید در قطر یک نکته مهم و کلیدی داشت؛ ترامپ برای چندمین بار در هفتههای اخیر، ضمن اشتباه خواندن سیاست دولت بایدن در تعطیلی پایگاه بگرام در افغانستان، تأکید کرد: «ما پایگاه هوایی بگرام را حفظ خواهیم کرد. ما از آن دست نخواهیم کشید، زیرا فقط یک ساعت با چین فاصله دارد».حمید خوشآیند، کارشناس مسائل بینالملل در یادداشتی برای وب سایت شورای راهبردی روابط خارجی نوشت:ترامپ در ۱۲ اردیبهشت نیز در سخنانی در کاخ سفید اظهار داشته بود: «ما قصد داشتیم پایگاه بزرگ نیروی هوایی بگرام را حفظ کنیم، چرا که تنها یک ساعت فاصله با جایی دارد که چین سلاحهای هستهای خود را میسازد».کنترل دوباره آمریکا بر پایگاه هوایی بگرام یکی از وعدههای نظامی ترامپ در تبلیغات ریاست جمهوری بود. او وعده داده بود در صورت پیروزی در انتخابات تلاش خواهد کرد تا ضمن تشدید نظارت بر چین، کنترل دوباره پایگاه هوایی بگرام را به دست آورد. وی همچنین گفته بود میخواهد این پایگاه را به عنوان بخشی از یک قرارداد تجاری با افغانستان بازپس گیرد.اگرچه ترامپ در هفتههای اخیر تلاش کرده است تا اهمیت این پایگاه را به لحاظ موقعیت خاص آن در نظارت بر چین و مقابله با تهدیدهای این کشور معرفی کند، اما واقعیت این است که بگرام برای آمریکا اهمیتی فراتر از چین دارد.اهمیت پایگاه هوایی بگرام در افغانستان برای آمریکا چه در دورهای که آمریکا تا سال ۲۰۲۱ در افغانستان حضور مستقیم نظامی داشت و چه در مقطع کنونی که ترامپ بهدنبال بهدست آوردن مجدد آن است و تلاشهایی را هم در این زمینه شروع کرده است، ناشی از دلایل متعددی است:یک؛ بگرام پیش از اینکه یک پایگاه نظامی باشد، نمادی از تاریخ حضور نظامی و اعمال نفوذ قدرتهای بزرگ جهانی از جمله شوروی و ایالات متحده آمریکا در افغانستان است. پایگاه هوایی بگرام، یادگاری از دوران حضور اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان است که در دهه ۱۹۵۰ میلادی توسط شوروی احداث شد.در طول جنگ شوروی در افغانستان (۱۹۷۹-۱۹۸۹)، این پایگاه مرکز اصلی عملیات نظامی شوروی بود. پس از خروج نیروهای شوروی، بگرام شاهد کشمکش و دست به دست شدن بین گروههای مجاهدین و طالبان بود که این وضعیت تا سال ۲۰۰۱ ادامه یافت، تا اینکه با ورود نیروهای آمریکایی و ائتلاف بینالمللی، بگرام ضمن بازسازی و ارتقاء، به کانون اصلی عملیات نظامی ایالات متحده تبدیل شد.دو؛ از نظر امکانات، بگرام یکی از بزرگترین پایگاههای هوایی جهان با طولانیترین باندهای فرودگاه است. این پایگاه با داشتن باند پهن و برخورداری از تأسیسات پیشرفته مانند پناهگاههای مستحکم، برجهای کنترل، انبارهای تسلیحات و امکانات تعمیر و نگهداری هواپیماها، ظرفیت پذیرش هواپیماهای بزرگ نظامی مانند بمبافکنها و هواپیماهای باری سنگین را دارد.سه؛ اما آنچه بیش از همه باعث اهمیت این پایگاه برای آمریکاییها شده است، موقعیت راهبردی و منحصربفرد بگرام در قلب آسیای مرکزی است. موقعیت راهبردی بگرام و قرار گرفتن آن در نزدیکی مسیرهای حمل و نقل کلیدی، آن را به پایگاهی راهبردی برای اعمال قدرت نظامی در سراسر افغانستان و منطقه تبدیل کرده است؛ آن هم در منطقهای که رقبا و منابع اصلی تهدید آمریکا در آن قرار دارند، یعنی چین، روسیه و جمهوری اسلامی ایران.در این راستا بگرام برای آمریکا نه فقط یک پایگاه نظامی که افزون بر آن یک ابزار نظارتی و کنترل از راه دور رقبا و دشمنانش در این منطقه است.

شما چه نظری دارید؟